« Karbala | imam ali » |
دانلود دعای عرفه امام حسین علیه السلام به همرا متن و صوت ( مخصوص کامپیوتر و موبایل )
نوشته شده توسطیااباعبدالله الحسین (ع) 9ام شهریور, 1396دعـــــاى عـــــرفــــه
مؤلف گويد:اين دعا چون دعاى موقف عرفات و بسيار طولانى بود ذكر ننموديم و در اين روزهاى چهل وهفتم صحيفه كامله آن حضرت را با خشوع و دلشكستگى بخوان،كه دعايى است مشتمل بر تمام مطالب دنيا و آخرت،كه درود خدا بر انشاء كنندهاش باد.
از جمله دعاهاى مشهور اين روز دعاى حضرت سيد الشّهدا عليه السّلام است.بشر و بشير پسران غالب اسدى روايت كرده اند،كه بعد از ظهر روز عرفه در صحراى عرفات خدمت آن حضرت بوديم،پس با گروهى از اهل بيت و فرزندان و شيعيان،با نهايت خاكسارى و خشوع،از خيمه خود بيرون آمدند،و در جانب چپ كوه ايستادند،و روى مبارك خويش را بسوى كعبه نمودند و دستها را برابر صورت برداشتند مانند مسكينى كه طعام طلبد،و اين دعا را خواندند:
حاج میثم مطیعی
دعای عرفه سال 1389 در صحرای عرفات(جدید)
دعای عرفه سال 1393
حاج سعید حدادیان
دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 1 (جدید)
دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 2 (جدید)
دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 6 (جدید)
دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 8 (جدید)
دعای عرفه امام حسین (ع) 1391 - 10 (جدید)
حدادیان-بخش اول
حدادیان-بخش دوم
دعای عرفه
حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 1 (جدید)
حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 4 (جدید)
حاج منصور ارضی-حاج محمودکریمی-حاج حسین سازور-1390 - 8 (جدید)
دعای حاج منصور ارضی
موسوی قهار
شیخ حسین انصاریان
منصوری
دانلود نسخه pdf
دانلود دعای عرفه مخصوص موبایل جاوا و اندروید
1. دعای عرفه قابل اجرا در اندروید 2.1 و بالاتر
حجم نرم افزار: 3.4 مگابایت
2.دعای عرفه قابل اجرا در اندروید 2 و بالاتر
حجم نرم افزار: 15.7 مگابایت
3.دعای عرفه اندروید با حجم 12.2 مگابایت
4. دانلود نرم افزار روز نيايش براي تلفن همراه جاوا
اين نرم افزار شامل مطالب زير مي باشد:
متن کامل دعاي عرفه - بررسي محتواي دعاي عرفه ،اسرار وقوف در ميقات - پيامبران در سرزمين عرفات
سير انديشه در آفاق جهان- عرفات سرزمين اشک و دعا
ديدار با امام زمان(عج) - تدبير در مضامين دعا
اعمال شب و روز عرفه - کشته عشق(حضرت مسلم بن عقيل)
کاري از : گروه فرهنگي مذهبي گل ليلا
متن و سند در ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لِقَضَائِهِ دَافِعٌ وَ لاَ لِعَطَائِهِ مَانِعٌ وَ لاَ كَصُنْعِهِ صُنْعُ صَانِعٍ
ستایش مخصوص آن خدایى است كه هیچكس در عالم سر از حكم و فرمانش نتواند كشید و بخشش او را منع نتواند كرد و هیچ صانعى در آفرینش مانند صنع او پدید نتواند ساخت
وَ هُوَ لِلدَّعَوَاتِ سَامِعٌ وَ لِلْكُرُبَاتِ دَافِعٌ وَ لِلدَّرَجَاتِ رَافِعٌ وَ لِلْجَبَابِرَهِ قَامِعٌ
اوست كه دعاى بندگان را مستجاب مىگرداند و گرفتاریهایشان را دفع میكند و مقامشان را بالا میبرد و گردنكشان را سركوب می كند
فَإِنْ دَعَوْتُكَ أَجَبْتَنِی وَ إِنْ سَأَلْتُكَ أَعْطَیْتَنِی وَ إِنْ أَطَعْتُكَ شَكَرْتَنِی
و با همه بیباكى و گناه باز هر وقت تو را خواندم اجابت كردى و چون از تو درخواستى كردم عطا فرمودى و اگر تو را اطاعت كردم پاداش كامل دادى
الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً یُعَادِلُ حَمْدَ مَلاَئِكَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ
ستایش خداى را آن گونه ستایش كه فرشتگان مقرب و انبیاء مرسل كنند
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَخْشَاكَ كَأَنِّی أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِی بِتَقْوَاكَ وَ لاَ تُشْقِنِی بِمَعْصِیَتِكَ
اى خدا بمن آن مقام ترس و خشیت از جلال و عظمتت را عطا كن كه گویا تو را میبینم و مرا بتقوى و طاعتت سعادت بخش و بعصیانت شقاوتمند مگردان
اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَایَ فِی نَفْسِی وَ االْیَقِینَ فِی قَلْبِی وَ الْإِخْلاَصَ فِی عَمَلِی
خدایا مرا به بىنیازى در نفس و یقین در قلب و اخلاص در عملبرسان
أَشْكُو إِلَیْكَ غُرْبَتِی وَ بُعْدَ دَارِی وَ هَوَانِی عَلَى مَنْ مَلَّكْتَهُ أَمْرِی
به تو از غربت و ذلت خود شكایت مىكنم از دورى منزلم شكایت مىكنم و از ذلت و خواریم در مقابل كسى كه او را مالك امر من گردانیدى به تو مى نالم
لَكَ الْعُتْبَى لَكَ الْعُتْبَى حَتَّى تَرْضَى
ترا سزد كه برمن عتابكنیترا سزد كه برمنعتابكنیتاراضیشوی
یَا مَنْ أَعْطَى الْجَزِیلَ بِكَرَمِهِ یَا عُدَّتِی فِی شِدَّتِی یَا صَاحِبِی فِی وَحْدَتِی
ایكسیكه عطاهاى بزرگ به كرم عطا كردى .اى ذخیره روز سختى من اى همدم وقت تنهایى من
أَنْتَ كَهْفِی حِینَ تُعْیِینِی الْمَذَاهِبُ فِی سَعَتِهَا وَ تَضِیقُ بِیَ الْأَرْضُ بِرُحْبِهَا
اى خدا تویى پناهم هرگاه طرق زندگانى با همه وسعت بر من مشكل شود و زمین با همه فراخى بر من تنگ گردد
وَ أَنْتَ مُقِیلُ عَثْرَتِی وَ لَوْ لاَ سَتْرُكَ إِیَّایَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِینَ
و تویى كه از لغزشم بر مىگردانى و گناهانم مستور مىسازى كه اگر پرده پوشى تو نبود البته رسوا و مفتضح مىگردیدم
یَا مَنْ لَمْ یَعْجَلْ عَلَى مَنْ عَصَاهُ مِنْ خَلْقِهِ
اى آنكه در كیفر معصیت كاران خلق تعجیل نفرمایى
یَا مَنْ قَلَّ لَهُ شُكْرِی فَلَمْ یَحْرِمْنِی
ایخدایی كه كم سپاسیام مرا ازنعمتت محروم نگرداند
وَ رَآنِی عَلَى الْمَعَاصِی فَلَمْ یَشْهَرْنِی (یَخْذُلْنِی)
و مرا در حال عصیان بسیار دیدى و بىآبرویم نفرمودى
أَنْتَ الَّذِی أَعْطَیْتَ أَنْتَ الَّذِی أَغْنَیْتَ أَنْتَ الَّذِی أَقْنَیْتَ أَنْتَ الَّذِی آوَیْتَ أَنْتَ الَّذِی كَفَیْتَ
تویى كه به خلق عطا فرمودى تویى كه فقیر را غنى ساختى تویى كه سرمایه دادى تویى كه پناه دادى تویى كه امور بندگانت را كفایت كردى
أَنْتَ الَّذِی هَدَیْتَ أَنْتَ الَّذِی عَصَمْتَ أَنْتَ الَّذِی سَتَرْتَ أَنْتَ الَّذِی غَفَرْتَ
تویى كه هدایت كردى تویى كه خوبان را عصمت از گناه كرامت كردى تویى كه گناهان را مستور ساختى تویى كه گناهان را آمرزیدى
أَنْتَ الَّذِی أَقَلْتَ أَنْتَ الَّذِی مَكَّنْتَ أَنْتَ الَّذِی أَعْزَزْتَ أَنْتَ الَّذِی أَعَنْتَ
تویى كه عذر گناهان را پذیرفتى تویى كه تمكن و جاه بخشیدى تویى كه عزت و جلال دادى تویى كه اعانت فرمودى
أَنْتَ الَّذِی عَضَدْتَ أَنْتَ الَّذِی أَیَّدْتَ أَنْتَ الَّذِی نَصَرْتَ أَنْتَ الَّذِی شَفَیْتَ
تویى كه مدد فرمودى تویى كه تأیید توانایى دادى تویى كه یارى فرمودى تویى كه بیماران را شفا دادى
ثُمَّ أَنَا یَا إِلَهِی الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبِی فَاغْفِرْهَا لِی
باز اى خداى من به گناهانم مقر و معترفم پس تو به كرمت از من درگذر
أَنَا الَّذِی أَسَأْتُ أَنَا الَّذِی أَخْطَأْتُ أَنَا الَّذِی هَمَمْتُ أَنَا الَّذِی جَهِلْتُ أَنَا الَّذِی غَفَلْتُ
من آن بندهام كه بد كردم من همانم كه خطا كردم من همانم كه اهتمام به عصیان كردم من همانم كه نادانى كردم من همانم كه غفلت ورزیدم
أَنَا الَّذِی سَهَوْتُ أَنَا الَّذِی اعْتَمَدْتُ أَنَا الَّذِی تَعَمَّدْتُ أَنَا الَّذِی وَعَدْتُ
من همانم كه سهو كردم من همانم كه به خود اعتماد كردم و من همانم كه به خواهش دل عمدا عمل كردم من همانم كه وعده كردم و مخالفت نمودم
إِلَهِی أَمَرْتَنِی فَعَصَیْتُكَ وَ نَهَیْتَنِی فَارْتَكَبْتُ نَهْیَكَ فَأَصْبَحْتُ لاَ ذَا بَرَاءَهٍ لِی فَأَعْتَذِرَ وَ لاَ ذَا قُوَّهٍ فَأَنْتَصِرَ
اى خدا تو مرا امر كردى و من عصیان امرت كردم تو نهى كردى و من مرتكب نهیت شدم اكنون نه كسى كه گناهانم مبرا و پاك سازد و نه صاحب قدرتى كه از او بر دفع عذاب یارى طلبم
لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّی كُنْتُ مِنَ الْوَجِلِینَ
هیچ خدایى جز تو نیست منزهى تو و من از سطوتت سخت بیمناك و هراسانم
لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّی كُنْتُ مِنَ الرَّاجِینَ
هیچ خدایى جز تو نیست منزهى تو من به درگاه كرمت از امیدوارانم
اللَّهُمَّ یَا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ وَ قَدَرَ فَقَهَرَ وَ عُصِىَ فَسَتَرَ وَ اسْتُغْفِرَ فَغَفَرَ یَا غَایَهَ الطَّالِبِینَ الرَّاغِبِینَ
اى خدا اى آنكه بر ملك وجود مالكى و بر هر چیز توانا و قادرى و قاهر عیب و نقصان خلق را مستور مىدارى و چون آمرزش طلبند مى آمرزى اى آخرین مقصود طالبان و مشتاقان عالم
مَتَى غِبْتَ حَتَّى تَحْتَاجَ إِلَى دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْكَ
تو كى از نظر پنهانى تا به دلیل و برهان محتاج باشى
وَ مَتَى بَعُدْتَ حَتَّى تَكُونَ الْآثَارُ هِیَ الَّتِی تُوصِلُ إِلَیْكَ
و كى از ما دور شدى تا آثار و مخلوقات ما را به تو نزدیك سازد
عَمِیَتْ عَیْنٌ لاَ تَرَاكَ عَلَیْهَا رَقِیباً وَ خَسِرَتْ صَفْقَهُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصِیباً
كور باد چشمى كه تو را نمىبیند با آنكه همیشه تو مراقب و همنشین او هستى و در زیان باد بندهاى كه نصیبى از عشق و محبت نیافت.
درباره سند دعای عرفه امام حسین علیه السلام
كَفعَميّ در حاشيه كتاب دعاي «البلدُ الامين»، سيّد حسيب نسيب رضيّ الدّين عليّ بن طاووس قدَّساللهُ روحَه در كتاب «مصباح الزّآئر» آورده است كه:
بِشر و بشير دو پسر غالِب أسديّ روايت نمودهاند كه امام حسين بن عليّ بن أبيطالب عليهم السّلام در عصر روز عرفه از چادر خود در سرزمين عرفات بيرون آمد با حالت تذلّل و تخشّع، و آرام آرام آمد تا اينكه وي و جماعتي از اهل بيت وي و پسرانش و غلامانش در حاشيه چپ كوه عرفات جبلُ الرّحمه رو به بيت الله الحرام وقوف نمودند . سپس دو دست خود را مانند مسكيني كه طعام طلبد در برابر صورتش بلند كرد و خواند اين دعا را: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَيْسَ لِقَضَآئِهِ دَافِعٌ ـ تا آخر دعاء كه به يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ مختوم ميشود ، و فقرات إلَهي أنَا الْفَقيرُ في غِنايَ تا آخرش در آن موجود نميباشد .
سيّد ابن طاووس در كتاب «مصباحُ الزّآئر» در بحث زيارت روز عرفه ، روايت بشر و بشير را كه از قبيله بنيأسد بودهاند به همان طريقي كه ما از حاشيه «البلد الامين» نقل كرديم روايت ميكند ، سپس اين دعا را طبق مضمون «البلدالامين» روايت كرده است.«بحار الانوار» طبع كمپاني، ج 20 ، بابُ أعمال خصوصِ يومِ عرفة و ليلتِها
اين گفتار مجلسي (ره) بود در «بحار الانوار». سپس پس از بيان چند دعاي ديگر از سيّد ابن طاووس در روز عرفه ، سيّد ميگويد: از دعاهائي كه در روز عرفه شرف صدور يافته است ، دعاي مولانا الحسين بن عليّ صلوات الله عليه ميباشد: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَيْسَ لِقَضَآئِهِ دَافِعٌ وَ لَا لِعَطَآئِهِ مَانِعٌ.
در اينجا ابن طاووس اين دعاي مفصّل حضرت را نقل ميكند با دنباله آن: إلَهي أنَا الْفَقيرُ في غِنايَ فَكَيْفَ لَا أكونُ فَقيرًا في فَقْري ـ تا آخر آن كه به: أمْ كَيْفَ تَغيبُ وَ أنْتَ الرَّقيبُ الْحاضِرُ ، إنَّكَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ پايان مييابد.
سپس مجلسيّ (ره) گويد: » اين دعا را كفعمي ايضاً در «البلد الامين» و ابن طاووس در «مصباح الزّآئر» اورده است، وليكن در آخر اين دعا در آن دو كتاب به اندازه تقريبيِ يك ورق موجود نميباشد؛ و آن از عبارت: إلَهي أنَا الْفَقيرُ في غِنايَ تا آخر دعا ميباشد.
و امّا مرحوم محدّث قمّي پس از نقل اين دعا تا يَا رَبِّ يَا رَبِّ آورده است كه: آن حضرت مكرّر ميگفت: يَا رَبِّ ، و كسانيكه دور آن حضرت بودند تمام گوش داده بودند به دعاي آن حضرت و اكتفا كرده بودند به آمين گفتن. پس صداهايشان بلند شد به گريستن با آن حضرت ، تا آفتاب غروب كرد، و بار كردند و روانه مشعر الحرام شدند.
محدّث قمّي می گوید كه: كفعمي دعاي عرفه امام حسين عليه السّلام را در «بلد الامين» تا اينجا نقل فرموده «البلد الامين» شيخ إبراهيم كفعمي، ناشر مكتبه صدوق ـ طهران ، ص 251 تا ص 258
و علاّمه مجلسي در «زادالمعاد «زاد المعاد» علاّمه ملاّ محمّد باقر مجلسي از طبع قديم با خطّ أحمد تبريزي ، ص 91 تا ص 96 ؛ اين دعاي شريف را موافق روايت كفعمي ايراد نموده است.درباره پسران غالب اسد،که در صدر راویان این دعا امده اند باید گفت: آن چه در كتابهاي رجالي آمده است، پسران غالب بن بشر اسدي كه ابن اثير غالبرا از صحابه دانستهاست (1).
برخي بزرگان درمورد بشر بن غالب الاسدي الكوفي چيزي نگفتهاند و عدّهاي او را مجهول دانستهاند. در تنقيحالمقال آمدهاست كه: شيخ (ره) او را از اصحاب امام حسين ـ عليه السلام ـ و امام سجاد ـ عليهالسلام ـ دانسته و به دنبال آن آورده: ظاهر اين است كه بشر بن غالب الاسدي الكوفي امامي است اما حال او مجهول است (2)در اصول كافي هم از او روايت نقل شده است. برخي او را از اصحاب اميرالمؤمنين ـ عليهالسلام ـ و اصحاب امام حسين(ع) و امام سجاد(ع) دانسته است (3) و در مورد وثاقت يا عدم وثاقت او ساكت ماندهاست.
در مورد شخصيت بشير ابن غالب الاسدي الكوفي هم كتابهاي رجالي بهطور صريح و محكم سخن نگفتهاند. در موسوعه رجاليه آمده است: بشير مشترك است بينرجال حديث؛ ولي هيچ كدام توثيق نشدهاند. همچنين آمده است: از او از امام حسين ـعليه السلام ـ در كافي روايت نقل شده است. او كسي است كه دعاي عرفه را از امامحسين ـ عليه السلام ـ روايت كرده است (4). در جاي ديگر آمده: بشير بن غالب الاسدي الكوفي مجهولٌ(5).عدهاي از رجاليون در مورد وثاقت ياعدم وثاقت او سكوت كردهاند و يا نام او را ذكر نكردهاند.
البته برخی از محدثينبزرگوار، يقين به سنداين نيايش ندارند، ولي طبق اصل معروف: «دلالته تغني عن السند» در اين جا جاري است.
یعنی گاهي مفهوم و دلالت و محتواي حديث به قدري با عظمت و مطابقاصول است كه از سند بينياز و احتياجي به آن وجود ندارد. بديهي است كه نظير مضاميناين نيايش در عاليترين درجهي حكمت و عرفان اسلامي را جز انبياي عظام و ائمهمعصومين(ع) نميتوانند بيان نمايند.(6)بيشتر دعاهاي موجود، از باب بينظير بودن در مضامين و معنامورد وثوق قرار ميگيرند.
ایه الله جوادي آملي (7) می فرمایند: اشكالي ندارد كه از مضامين و معناي بلند آن درعرصههاي اجتماعي و اخلاقي استفاده ببريم(8)و طبق اصل «دلالته تغني عن السند» از آن بهره ببريم. احاديثشريف نبوي(ص)، نهج البلاغه شريف، صحيفه سجاديه و بسياري از دعاها چنين سرنوشتيدارند و طبق اين اصل دلالت مورد پذيرش قرار ميگيرند. بلي در مسايل فقهي و بيان حكمشرعي اثبات سند و سندشناسي بسيار مهم است. تازه در مسايل فقهي هم گاهي روايات مرسلهو غير معتبر مؤيد روايات ديگر قرار ميگيرند و از اين حيث مورد استناد و استفادهقرار ميگيرد. مبناها هم در اين راستا مؤثر ميباشد و نسبت به هم فرق ميكنند. آنچهدر پايان قابل بيان است اين است كه درست است كه برخي از محدثين بزرگوار و رجاليونيقين برسند اين نيايش ندارند و بر راوي آن اشكال ميكنند و لي دلالت آنطوري است كهبوي عصمت ميدهد و يك مضمون و دلالت بينظير اين گونه، آن هم در قالب نيايش جز درتوان معصوم(ع) و انبياء عظام نمي باشد. و وقتي دلالت يك متني اينقدر محكم و قوي وبلند باشد هم مورد تأييد ساير معصومين(ع) قرار ميگيرد و هم عقل برهاني آن را بهمعصوم ـ عليه السلام ـ مستند ميكند و به معصوم(ع) نسبت ميدهد. ازشيخ محمّد حسين كاشفالغطاءرحمه اللّه در مورد يكى از دعاها مىپرسند، با صراحت پاسخ مى دهد: قوّت متن كاشف از قطعيّت صدور آن از معصوم است، گرچه سندى نداشته باشيمالفردوس الأعلى:ص 76.
اگر طبق اخبارعرض(9)متن دعاي عرفه بر قرآن شريفهم عرضه شود، يقيناً با روح قرآن همخواني دارد و هماهنگ است و مورد تأييد قرآن شريفميباشد. انتساب اين دعا به امام حسين ـ عليه السلام ـ داراي شهرت هم هست. ممكن هم استسند يك حديث يا متن در دست باشد ولي متن آن اضطراب داشته و با روح قرآن سازگارنباشد و مردود شمرده شود. ليكن مضامين دعاي عرفه با روح قرآن و روايات ناسازگار بهنظر نمي رسد.
(1). مامقاني، تنقيح المقال فيعلمالرجال، بيجا، بيتا، ج2، ص365.
(2). همان، ج1، ص174.
(3) . خويي، سيّد ابوالقاسم، معجم الرجال الحديث، بيروت، الطبعةالثالثة، 1403ق، ج3، ص320.
(4) ترابي، علياكبر، الموسوعة الرجاليه الميسرة، قم، مؤسسة الامام الصادق(ع)، الطبعةالثالثة، 1424ق، ص62.
(5). جواهري، محمد، المفيد من معجم الرجال الحديث، قم، محلاتي، الطبعة الاولي، 1417ق،ص86ـ88.
(6) جعفري، محمد تقي،نيايش امام حسين(ع) صحراي عرفات، تهران، مؤسسه نشر آثار علّامه، چاپ چهارم، 1382ش،ص29.
(7) . حر عاملي، وسايلالشيعه، ج12، باب 49 و ج1، ص150ـ155(8) جوادي آملي، عبدالله، خارج فقه ـ مكاسب محرمه، تاريخ 10/8/1380.
(9) وسائل الشيعه،جوان 18، باب 9، از ابواب صفات قاضي، ص 89.
منبع سند:http://www.askdin.com
فرم در حال بارگذاری ...